آیا تورم در حال گذار است؟ / به کدام سمت؟
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۶۴۸۷۲
فرارو- مسعود نیلی، اقتصاددان معتقد است: «تقریبا ناممکن است که یک اقتصاد بتواند سالهای زیادی تورم ۵۰ درصدی را به صورت پایدار تحمل کند. این تورم مزمن نیست بلکه تورم در حال گذار است؛ یعنی یا به سمت محدودههای بالاتر میرود یا باید به محدوده پایینتر برگردد.»
نیلی در گفتگو با دنیای اقتصاد گفت: «توجیهاتی که هر روز درباره مساله هدایت نقدینگی به سمت تولید با فرم و محتوای موردپسند و زیبایی به مردم ما خورانده میشود، از سمت ذینفعان صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما آیا تورمِ ایران در حال گذار است؟ اگر اقتصاد ایران قابلیت گذار از تورم را دارد و بهترین راهکار برای گذر از این بحران چیست؟ حجت الله صیدی، مدیرعامل پیشین بانک صادرات و کارشناس اقتصاد، در گفتگو با فرارو، به این پرسشها پاسخ داده است:
فرارو: آیا تورم ما واقعا از حالت مزمن خارج شده است؟ چگونه میتوان هیولای تورم در اقتصاد ایران را کنترل کرد؟
صیدی: پاسخ این پرسش مهم شما هم مثبت است و هم منفی. اجازه بدهید اول صفت مزمن را تعریف کنیم تا ببینیم آیا ما با تورم مزمن مواجهیم یا تورم غیر مزمن و در حال گذار؟ همه میدانیم که مزمن یعنی دیرپا، زمانبر، ریشهدار، قدیمی و کهنه. حالا میتوانیم ببینیم آیا تورم ایران مزمن است یا نه؟ بنده معتقدم بخش مهمی از تورم ایران که چیزی در محدودهی ۱۵ تا ۲۰ درصد است، قطعاً مزمن است. مهمترین شاهدش، غیر از آمار، این است که کشور به آن عادت کرده، مانند بیماری مزمنی که بدن با آن کنار میآید. سالها و حتی دهههاست که وقتی فعالان اقتصادی یا کارشناسان مالی میخواهند طرحی را ارزیابی کنند یا پیشبینی از آینده داشته باشند، نرخی دو رقمی در محدودهی ۲۰ درصد را به عنوان نرخ تورم قطعی تلقی میکنند و کمتر کسی در آن شبهه وارد میکند. این یعنی چه؟ بعنی اقتصاد به این پدیدهی مزمن عادت کرده و مانند یک فرض بدیهی با آن برخورد میکند. شاهد دیگرش این است که هر گاه دولت موفق شده نرخ تورم را کاهش دهد و در مواردی نادر به زیر ۱۰ درصد برساند، نتیجهی این تلاش، پایدار نبوده و با یک تلنگر، به سطح ۱۵ تا ۲۰ درصد یا حتی بیشتر برگشته است.
اما اگر منظور ما از تورم، همانطور که در بخشی از مصاحبهی جناب دکتر نیلی به آن اشاره شده، تورم ۵۰ درصدی باشد. بله تورم ۵۰ درصدی، همهاش مزمن نیست و حدود نیمی از آن جنس «در حال گذار» دارد. طبیعی است که بخش مزمن تورم به عدمتعادلهای ساختاری در اقتصاد برمیگردد و راه اصلاح آن، تجدید ساختار یا بازمهندسی است که کاری بسیار دشوار و البته امکانپذیر است. اما بخش در حال گذار فقط با مهار و مدیریت نقدینگی ممکن است.
فرارو: با این شرایط، کدام تعبیر درست است؟ ایران در یک کلاف سردرگم و پیچیده تورمی قرار دارد یا در یک دو راهی تورمی؟
صیدی: ما در مورد تورم، با دوراهی مواجهیم و نه کلاف سردرگم و پیچیده و گیج کننده. علم اقتصاد مسئله را دهههاست که حل کرده. لازم نیست ما موضوع را بی دلیل پیچیده کنیم. البته عنایت داشته باشید که پیچیده نبودن به معنی سخت و دشوار نبودن نیست. سیاستگذار یا مجری دو راه بیشتر ندارد: یا تورم ۵۰ درصدی را بپذیرد و با عارضههای آن کنار بیاید و یا آن را به طرز محسوسی کاهش دهد. آیا کاهش تورم در شرایط فعلی ممکن است؟ جواب من مثبت است. آیا آسان است؟ جواب من منفی است؟ آیا کاری از دست نظام حکمرانی ما برمیآید؟ جواب باز هم مثبت است. پس چرا آستین بالا نمیزند؟ چون شهامت اقدام میخواهد و این کار هر کسی نیست. یکی از عزیزان مثال کنترل و کاهش وزن را میزد. ببینید هیچکس اضافه وزن را دوست ندارد. همه دوست دارند به وزن مطلوب برسند. اما چرا افراد کمی موفق میشوند؟ برای اینکه برای کاهش وزن و رسیدن به وضعیت دلخواه باید دست به انتخابهای سخت زد. رژیم غذایی را باید تغییر داد. ورزش مرتب را باید در برنامه گذاشت و به آن وفادار ماند. همانطور که این کار برای کسی که سی چهل سال به خوردن غذاها و شیرینیهای مختلف عادت کرده، سخت است، برای نظام حکمرانی هم سخت است که بتواند برخی عادتها را رها کند.
فرارو:طی سالهای اخیر از برخی مسئولان و کارشناسان مدام درباره رابطه نرخ تورم و نقدینگی در کشور میشنویم، چرا این رابطه کنترل نشدنی به نظر میرسد؟
صیدی: این رابطه، رابطهای اثبات شده است. آنچه نیاز به مهار و کنترل کردن دارد نقدینگی است، نه رابطهی آن با نرخ تورم. همانطور که قبلاً عرض کردم نقدینگی قابل مهار کردن است و قابلیت مدیریت دارد و این هم تصمیم سخت میخواهد و هم ارادهی آهنین و هم توانمندی و صلاحیت. اگر بررسی کنید میبینید که در دولت اول آقای روحانی، این مسئله تحقق یافت و من معتقدم که نقدینگی و نرخ تورم قابلیت مدیریت کردن دارد و افراد ذیصلاحی هم وجود دارند که بتوانند این هدف را محقق کنند.
فرارو: اگر این موضوع را که در دولتهای قبلی روشهایی برای کنترل کردن شرایط اتخاذ شده و جواب هم داده، مبنا قرار دهیم، سوال دیگر این است که دولتها باید متغیرهای غیرقابل کنترل را چگونه مهار کنند که نتایج قابل قبولی در کارنامه اقتصادی خود ثبت کنند؟
صیدی: همهی اقتصادها متأثر از دو نوع متغیر قابل کنترل و غیر قابل کنترل هستند. این که تا چه میزان سیاستگذار و مجری بتوانند این متغیرها را مدیریت کنند بستگی به کارآمدی آنها دارد. سیاستگذاری که از دانش و تجربهی لازم و کافی برخوردار بوده و ارادهی قوی و نیت خیر هم داشته باشد میتواند متغیرهای قابل کنترل را به خوبی در راستای بهبود اقتصاد به کار گیرد و اثر غیرقابل کنترلها را هم مدیریت کند. نمونههای فراوانی را در ایران، جهان و کشورهای همسایه یا مشابه ایران شاهدیم که بر این حقیقت صحه میگذارند.
فرارو: یک سوال تکرار شونده بین بسیاری از مردم از اقشار مختلف و به ویژه اقشار آسیب پذیر این است که چگونه برخی روز به روز ثروتمندتر و برخی روز به روز فقیرتر میشوند؟
صیدی: این نتیجهی بدیهی و طبیعی تورم بالاست. مگر جان مینارد کینز نابغه نمیگفت تورم بلندمدت بنیانهای اخلاقی و اقتصادی جامعه را نابود میکند؟ خوب همین تشدید نابرابری، یعنی سقوط بنیانها. اجازه بدهید این را هم اضافه کنم که این دو متغیر رابطهی متقابل و تشدید کننده هم دارند. تورم سقوط و تضعیف بنیانهای اقتصادی و اخلاقی را تسریع میکند و نابودی اخلاق، به جهش بیشتر نرخ تورم دامن میزند و بدیهی است در این شرایط، فقیر فقیرتر میشود و غنی، ثروتمندتر. از این نظر فاصلهی بین فقیر و غنی بیشتر و بیشتر میشود. اما از یکمنظر هر دو مانند همدیگر خواهند بود: به هیچکدام خوش نمیگذرد. ثروتمند، اگر چه ثروتمندتر میشود، اما لذت نمیبرد. لذت زودگذرش هم تبدیل به ملال میشود. ثروتمند ملول و فقیر معلول، از نتایج تلخ تورم بالاست.
منبع: فرارو
کلیدواژه: تورم اقتصاد ایران قیمت طلا و ارز قیمت موبایل تورم ۵۰ درصدی حال گذار قابل کنترل ی اقتصاد نرخ تورم آیا تورم بیش تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۴۸۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی: کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر به دلیل تزریق است اما این روش جواب نمی دهد / دولت از مردم عذرخواهی کند
«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.» عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با هممیهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.» *اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد. یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالیکه در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد میرسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود. *اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است. با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد. نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند. امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است. دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است. *دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود. *چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد. این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است. بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام